آنانکه میگوییم جاندار، داستانشان پیچیدهتر است. آنان زندهاند تا زمانی که حیات جاری است. بدین سان است که مغز میاندیشد، قلب میتپد، در رگها خون جاری میشود و آدمی به زندگی ادامه میدهد. تا روزی که مغز دیگر فرمان نمیدهد، قلب از تپش میایستد، ششها دیگر هوایی را به درون نمیکشند، خونی در رگها به گردش نمیاُفتد. 21 گرم از وزن کاسته میشود و نفسی برون نمیآید که مُمِد حیات باشد. اینجاست که حیات رخ در پرده میکشد و آدمی میمیرد. اما من گمان ندارم مرگ پایان زندگی باشند.
اینها را گفتم چون مادربزرگم دیروز مرد. تشییع جنازه مثل یک شکنجه بود.
سلام،
پاسخحذفتسلیت می گم. امیدوارم خداوند روحشون رو قرین رحمت نماید. به نظر من هم آدم ها نمی میرن.. من که فکر نمی کنم به این سادگی همه چی تموم بشه. یه تغییر کوچیکه.. همین!