تشریفات ساده

یک تشریفات ساده، پوستر فیلم
گروه تولید:
کارگردان: جوزِپه تورناتوره

بازیگران اصلی: رومان پولانسکی
جِرارد دِپاردیو
موزیک: اینیو موریکونه
زبان فیلم: ایتالیایی
کار مشترک فرانسه و ایتالیا
محصول 1994

مشخصات کامل فیلم را در IMDB ببینید.

خلاصه نمایش:
کمیسری لجوج در پی کشف حقیقت قتلی، از مرد مظنونی که در نزدیکی‌های صحنه جنایت دستگیر شده است، بازجویی می‌کند. در ابتدا همه چیزی به کندی پیش می‌رود و بازجویی تحت‌الشعاع یک اسم قرار می‌گیرد: «اُنوف». نویسنده‌ای سرشناس که از بخت بد او بازجو عاشق و شیفته رمان‌ها و شخصیت اوست
- «اسم من اُنوفه.»
- «و اسم من هم لئوناردو داوینچیه!»
بازجو در ابتدا نمی‌تواند بپذیرد که او اُنوف است:
«تو خیلی بد شانسی. نیستی؟ چون تو جایی مثل اینجا بندرت چیزی اتفاق می‌افته، ما وقت زیادی برای مطالعه داریم و من زیاد مطالعه می‌کنم. روزها و هفته‌ها. کتاب پشت کتاب، کتاب پشت کتاب. نمی‌تونی تصور کنی من چند تا کتاب خوندم .... و اُنونف نویسنده مورد علاقه‌ی منه.»
با گذشت زمان بازجو و اُنوف کاملا مستاصل می‌شوند. اُنوف از بیاد آوردن گذشته عاجز است. او اقدام به فرار می‌کند. اما به کجا خود او نیز نمی‌داند. در نهایت دستگیر می‌شود و بازجویی ادامه می‌یابد. بازجو نیز اقدام به شکنجه اُنوف می‌کند.
یک تشریفات ساده، دپاردیو و پولانسکی در نمایی از فیلم
بازجو به جمع آوری مدارک علیه اُنوف می‌پردازد. او به اُنوف عکس‌هایی را نشان می‌دهد که مربوط به گذشته او هستند. در ذهن اُنوف، گذشته همچون پرده‌ی سینمایی است که تصاویر با سرعت در آن در حال حرکت هستند. به مرور سرعت حرکت وقایع کندتر و منسجم‌تر می‌گردد و اُنوف می‌فهمد که صفیر گلوله بر پیشانی خود او نشسته است. در حقیقت او خود هم قاتل است و هم مقتول. برای حل پازل تنها می‌بایست این آخرین قطعه سر جایش قرار می‌گیرد.

تشریفات ساده با نهایت سادگی شاید تصویری از برزخ باشد. با شروع فیلم این احساس که ممکن است با فیلمی عجیب در طرف باشیم شکل می‌گیرد. در ابتدای فیلم اسلحه‌ای کمری که دوربین را نشانه گرفته است شلیک می‌کند و پس از آن مردی سراسیمه شروع به فرار می‌کند. صحنه فرار جنگلی ترسناک و تاریک را در شبی سرد و بارانی نشان می‌دهد. عده‌ای پلیس که مشخص نیست مشغول چه کاری هستند، در جاده‌ای دورافتاده مرد را دستگیر می‌کنند. مرد فاقد هرگونه مدرک شناسایی است. مرد به اداره‌ی پلیس آورده می‌شود و منتظر بازجو می‌ماند. از این پس داستان فیلم به گفت و گوی میان بازجو -که نقش او را رومان پولانسکی (Roman Polanski) بازی می‌کند- و مرد مظنون با بازی جرارد دپاردیو (Gerard Depardieu) می‌گذرد.
نگهبانان اداره پلیس بسیار کم حرف هستند و در بیشتر اوقات تنها ناظر این گفت‌وگو هستند. آنان گویی همچون فرشتگان هر آن منتظرند تا وظیفه مشایعت کردن اُنوف را فراهم آورند. امری که در نهایت اتفاق می‌افتد.
تقریبا تمامی فیلم در اداره پلیس می‌گذرد. تورناتوره با شات‌های ناامیدانه‌ی دوربین‌اش طنزهای غیرارادی را شکل می‌دهد. وقتی اُنوف تکه‌ی خونین پیراهن خود را درون کاسه توالت می‌اندازد، دوربین از درون کاسه توالت فیلم می‌گیرد. هنگامی که مرد جوان در اداره پلیس گزارش بازجویی را تایپ می‌کند، دوربین در زیر ماشین تحریر قرار می‌گیرد. سطل‌هایی در کف اتاق پخش شده‌اند تا آب بارانی را که از سقف اداره می‌چکد جمع کنند، و در عین حال کلوزآپ‌هایی بسیاری از چکیدن آب درون سطل گرفته می‌شود که شکل سینمایی از شکنجه آبی را بخود می‌گیرد.
تورناتوره هنرمندانه در انتهای فیلم بیننده را شگفت زده می‌کند. همه چیز وارونه می‌گردد و ...

تحلیل گر نیویورک تایمز عبارت جالبی دارد: «اگر قرار بود ژان پل سارتر و آگاتا کریستی با هم به خلق یک نمایشنامه بپردازند، نتیجه شاید چیزی در مایه‌های تشریفات ساده باشد.»

رومان پولانسکی در نقش بازجو
موزیک:
قطعه‌ای است که چندین بار در فیلم اشاراتی به آن می‌شود. زمانی افسر جوان اداره پلیس با سوت آن را می‌نوازند و اُنوف نیز در انتهای فیلم آن را زیر لب می‌خواند. این قطعه شعری است ایتالیایی با نام 'Ricordare' که موزیک آن را موریکونه ساخته است و ترجمه انگلیسی آن در زیر آمده است:


Remembering
Remembering is a bit like dying
Now you know
Because everything returns even when you wish it wouldn't

And forgetting
Forgetting is even harder
Now you know it is even harder
If you want to start again

Remembering, remembering
Like diving into the sea
Remembering, remembering
Which is there to be canceled
And forgetting and forgetting
Is you losing dear things
And forgetting and forgetting
Will end rare joys

پیوندهای زیر می‌توانند اطلاعات بیشتری در اختیار شما بگذارند:
A Pure Formality (1994) FILM REVIEW; Murder and Existentialism
مروری بر فیلم تشریفات ساده
Authore's Note

۳ نظر:

  1. سلام، چه وبلاگ خوبی دارید! من عاشق نقد فیلم ها و سریال ها هستم... مرسی که به وبلاگم سر زدید و به این وسیله باهاتون آشنا شدم. دیگه مشتری دائمی ام.....

    پاسخحذف
  2. دورود /

    ممنون از اشارات به جا و مفیدتون به این فیلم . یکی دو جا در مقاله تون اشتباهن اسم کارگردان فیلم یعنی تورناتوره رو "تارنتینو" ذکر کردید.البته اشتباه تایپی ـ ذهنی همیشه هست و منهم خیلی وقتها گرفتارش.

    وقت خوش ./././././././././././.

    پاسخحذف
  3. امید جان
    ممنون از اینکه با دقت مطلب را خواندید و ایراد آن را هم گرفتید. اصلاحش کردم.

    پاسخحذف

- برای نوشتن نظر خود تنها از حروف و نویسه‌های استاندارد فارسی استفاده نمایید.
- فارسی زبان مادری ماست. بر ماست که فارسی را پاس داشته و درست بنویسیم.
- در صورتیکه امکان فارسی نویسی در سیستم عامل خود را ندارید می‌توانید از ویرایشگر بهداد بهره بگیرید.